چند داستان از حضرت دوست و اهل بیتش...

۲ مطلب با موضوع «امام حسین علیه‌السلام :: حضرت رقیه سلام‌الل‍ه‌علیها» ثبت شده است

سبوی چهل و پنجم: «صدای ناله هنوز می‌آید!»

غیر از دیلینگ‌دیلینگِ زنگوله‌ها و خس‌خسِ پای شترها، باقی همه سکوت بود و سکوت. کاروان اهل‌بیت آرام آرام پیش می‌رفت. اما با عزّت و احترام. کسی از نازدانه‌های پیامبر اگر لب تر می‌کرد؛ کاروان فرود می‌آمد و محافظان می‌دویدند و خیمه‌ای بلند می‌کردند و عقب می‌ایستادند تا این پرده‌نشینانِ عرشِ الهی، بی‌تشویش پیاده شوند. کسی اگر قطره‌ای آب می‌خواست؛ ده‌ها مشک جلوی چشمان‌ش حاضر می‌شد.
«مادر دردها» به عادت همیشه، بی‌اختیار نگاهی از کجاوه بیرون انداخت تا در جبهه‌ی کاروان برادرش را ببیند و تپشِ قلب‌ش تند شود. اما برادری نبود و ذوالجناحی. آن بانو با چشمان بی‌رمق‌ش، در جای خالی برادر؛ «بشیر» را دید که به اطرافیانش می‌گفت: «کسی میانِ کاروان زنانِ آل‌ال‍له حرکت نکند. یا از پس کاروان بروید یا از پیش آن.» زینب ـ سلام خدا بر اوـ باز نگاهی به عقب کاروان انداخت و انگار کرد که مثل همیشه، برادرش عباس را بیند اما جای او هم واپسین یاران بشیر را دید.
کاروان آن‌قدر ساکت بود که چون قبل از شهادتِ حسین. اما صورت‌ها کبود و زخم‌خورده‌، گونه‌ها نیم‌سوخته، موها سپید و شترها با کجاوه و جهاز.


ادامه مطلب...
۰۲ مهر ۹۶ ، ۰۴:۴۰ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سیدمحمدحسن لواسانی

سبوی بیست و چهارم: «سوگ‌نامه دخترکی که نیست!»

«فاطمه»! دختر کوچولوی من! سلام.
موقعی که این نامه را برایت می‌نویسم، دیگر در این دنیا نیستی! ببخش مرا که این قدر دیر شده‌است. ببخش.

امروز، تاریک روشنای غروب، سرِ کلاس بودم که پیامی روی تلفنم ظاهر شد و توجّهم رو جلب کرد. زده بودند: «از ماجرای دختری که هنگام تدفین پدرش جان داده است؛ خبر دارید؟» چشمانم گرد شد. درس را متوقف کردم و نوشتم: «نه!»
نوشتند: «پدرش از مدافعان حرم بوده است.» چشم‌هایم را بستم تا بچه ها تشویشم را متوجّه نشوند. میان آن‌همه نگاه‌ زل‌زده، 
سعی می کردم دوباره تمرکزم را به دست بیاورم و درس را ادامه بدهم امّا انگار بخواهی کوهی بکَنی! 

آخرین پیام روی گوشی‌ام ظاهر شد: «آن دختر، تنها سه سال داشته است!» و عکست را پشت سرش فرستادند. همین عکس:

دختر شهید،

که چقدر زیبا بودی! نفسم حبس شد و چهره ام به تیرگی رفت!

ادامه مطلب...
۲۷ دی ۹۴ ، ۰۹:۰۳ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سیدمحمدحسن لواسانی